و این چنین بود غرب...
یا غیاث المستغیثین
خیلی خودمو جمع و جور کردم تا بیام بنویسم
هنوز در بهتم که چرا من باید باشم بین چند هزار نفری که امسال برای اولین بار به مناطق غرب دعوت شدند . بله یقین دارم ( خودستایی نباشه) همه اونایی که اومدند دعوت شده بودند از طرف خود شهدا
خدا را شکر می کنم
2- اهل سفر نامه نوشتن نیستم که نه حوصله اش را دارم نه وقتش را نه حالش را اصلا شاید تا مدتها نباشم فقط همین چند تا حس یادگاری برای شما:
پایگاه یکم هوانیروز کرمانشاه: غرور
یادمان مرصاد: نامردی
وداع با بازی دراز: وداع با مدینه النبی
پادگان ابوذر: غربت اورجینال
شهدای پاوه:دلخراشتر از این شهادتها نمی شه (آخرین بار بود اومدم اینجا)
مرز مریوان: چند کیلومتر تا جاییکه راهم ندادند....
کلمات کلیدی :
» نظر