سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یه منتظر...

با من حرف بزن

بالاخره مهمونی تموم شد...

 

به نام خدا

بالاخره تموم شد این ماه رمضون و خیال خیلیها راحت

خیلی برام تعجب آور بود ماهی که سراسر خوبیه حتی برای لحظه های خوابیدنت برای هر دم و بازدمت فرشته های مقرب بیکار نمی نشینند و مدام در حال ثبت ثواب برای بندگانش هستند تو ماهی که دستو پای دشمن قسم خورده را غل و زنجیر می کنن و برای منی که اراده و حال نماز شب و اعمال مستحبی ندارم همین ثبت و ضبط  فله ای ثوابها کلی به دردم می خوره – تو این چنین ماهی- روز بیست و هشتم که میشه  اکثریت نه بعضیها مثل من له له میزنن فرداش عید باشه زودتر تموم شه مهمونی خدا خیلی سخته یه روز بیشتر پای سفره خدا باشن – شما اگر دلیل و توجیه منطقی پیدا کردید واسه این له له زدنه تو رو حضرت عباس به منم بگید.؟

اما پسر فاطمه امسال هم گذشت و شبهای قدر چشم آلوده من تو رو ندید چه کنم که زندگی چشمی دیگر برایم نگذاشته به تو پناه می آورم اش ناس و این همه شر آنها که در دور و برم می بینم و هو نمی بینم .

نظر کن اگر تو ماه خدا تاثیر خوبی در من ایجاد شده در من بماند تا بمیرم

 


» نظر داغ کن - کلوب دات کام

ماه رمضون که میشه...

هوالرحمن


ماه رمضون که میشه دلم میگیره که خودمو آماده نکردم اما از طرفی یقینم به مهربونی، مهربون کل عالم دلمو قرص می کنه(1) اما از خودم هنوز دلگیرم جوون که بودم (2) بعضی بزرگترها را در جاهای گوناگون میدیدم مثل اعتکاف ، شبهای قدر و ... که راحت آن فضاها را از دست می دادند الان که از جوونی گذشتم دارم میبینم خودم هم به علت گرفتار شدن در منجلاب زندگی و سرگرم شدن به بازیهای شبیه آنها دارم میشوم. خدای من از خودم دلگیرم به این خاطر که سلامتی کامل دارم سرطان ندارم هموفیلی نیستم تالاسمی ندارم دیابت ندارم ام اس ندارم هپاتیتی نیستم تالاسمی ندارم زخم معده ندارم معلول نیستم تو بیمارستان بستری نیستم و... و لی نمی تونم با تو راز و نیاز کنم نه اینکه نتونم حالش را ندارم حتی نمی تونم شکر این سلامتی خودم و خونوادم را اون طوری که شایسته است انجام دهم.

 

مهربون کل عالم اول عذرم را بپذیر دوم بیش از این مرا به حال خودم رها نکن من جنبه اش را ندارم سوم دست عنایتت را از سرم برمدار

 



1- نمیدونم شاید قرص را درست ننوشته باشم

2- از نظر سازمان ملی جوونا من جوون دیگه نیستم


» نظر داغ کن - کلوب دات کام

غم غصه های تو

یا رب المهدی

آقا غم غصه های تو کشته مرا

دلم می خواست شب و روز نیمه شعبان برای تو شادی کنم مثل همه اونایی که تو خیابونا بودند؟! ولی نمی دونم چم شده از همه روزهای سال بیشتر این دلم غمبات زده شاید به خاطر 14 مرداده شاید به خاطر گناهانمه که حتما یکی از عللشه

آقا جون چیکار کنم که برای ظهورت هم نمی تونم دعا کنم . که حتی روی آقاجون گفتن هم ندارم – که می دونم لایق دیدار که نه نظر تو هم نیستم – میدونم که شیعه منتظر باید منتظر باشه به معنای واقعی یعنی اینکه اگر همه زندگیش به پای انتظار فنا بشه لب وا نکنه اما افسوس که اینطوری نیستم دعا کن بشم

آقا جون دلم گرفته اول از خودم بعد از این همه کارهایی که به اسم تو می شود می دونم که دلت خونه از ما ها از این  همه اسراف در چراغانیها – جشنها و .... و بدتر و از آن این همه گناهانی که به اسم جشن برای تو گرفتن این روزها در کوچه و خیابان و پارکها عده ای بستر سازی می کنند عده ای پولش را می دهند از خود یا بیت المال عده ای تشویق می کنند و عده ای هم انجام می دهند و عده ای هم بی تفاوت از کنارش می گذرند. اینها را که می بینم ناخودآگاه یاد این فراز زیارت عاشورا می افتم که ...و اسرجت و الجمت و تنقبت لقتالک ...

التماست می کنم التماست می کنم التماست می کنم که من شامل ....و اخر تابع له علی ذلک .... نشوم ...دعا کن نشوم


» نظر داغ کن - کلوب دات کام
<      1   2   3   4   5      >