جنگ فرهنگی
بسم الله
نوشته قبلی چند تا نمونه گفتم از جنگ نرم و میگم که مهمترین مصداق آن جنگ فرهنگیه که اتفاقا در مورد ما دقیقا تهاجم فرهنگی بود و هست و خواهد بود متاسفانه علیرغم اینکه در تهاجم نظامی میلی متری از خاکمون را به دشمن ندادیم اما در این جنگ دشمن تا حدود زیادی موفق به نفوذ به عمق باورها و ارزشها و اعتقادات نسلهای مختلف انقلاب شده است. روزی که وزیر امور خارجه وقت انگلیس قرآن را بالای دست برد و حرف از عوض کردن مسیر آن زد هیچ کس فکر نمی کرد حرف جدی زده باشد و اصلا توان این کار را داشته باشد.و روزی برسد که قرآن فقط برای مراسمات ما و آن هم به عنوان نماد مسلمونیمون سرو کله اش پیدا شود.
قدیما پدران و مادران ما توسط بابا هاشون با یه اذان و اقامه در گوششون مسلمون می شدند. این سنت حسنه هنوز ادامه دارد اما با یه فرق اول اینکه قدیما نون حروم و مخلوط به حروم و شبهه ناک بر عکس حالا خیلی کم پیدا میشد و دیگه اینکه الان علاوه بر موارد فوق یه چیزهایی دیگه ای هم اضافه شده مثل تلویزیون، ماهواره، اینترنت و ... هزار تا کوفت و زهرمار دیگه و اگر بخواهیم دلمون رو به همون اذون و اقامه روز اول تولدمون خوش کنیم، کلاهمون پس معرکه است.
دیگه زمان اسلام آوردن تقلیدی گذشته است که البته در این شکی نیست که اسلام کاملترین دینه ولی اگر نریم و جوونامون نرن درباره اون تحقیق کنند، این میشه که الان تو چهره و ظاهر خیلی از اونا شاهدیم جدی بعضی موقعها این چهره ها را که میبینم ناخودآگاه پیش خودم میگم راستی یا اینا مسلمونند یا نه و اگر هستند این قیافه ها چیه چی میشه که یه نفر به این حالت میفته مگه ما تو اسلام برای همه ابعاد و لحظه های زندگیمون برنامه نداریم.و غیر از تاسف فعلا کاری نمی تونم بکنم
. و این میشه که از مسلمونی تنها اسمی می مونی و تنها موقعهایی که جاهایی می خوان ثبت نام کنند می زنند دین : اسلام
تو پست بعدی به تاریخ 30/1/88 از عوامل انحراف فرهنگی میگم...
کلمات کلیدی : ماهواره، جنگ فرهنگی، نون حروم، اینترنت
» نظر