سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یه منتظر...

با من حرف بزن

علی شاطری از اردو می نویسه و حواشی آن

 

بسم رب الشهداء

 

نمی خوام کلیشه ای بنویسم

30 صفحه خاطرات یا چندین صفحه گزارش اردو...

 

یه نکاتی تو این سفر بود که شاید کمتر کسی توجه کرد به اونا

- اردوهای راهیان نور از حالت زیارت و میثاق با شهدا داره کم کم به سیاحت و گشت و گذار تبدیل می شود

 

- متاسفانه به عللی که کم و بیش نمی دونم ؟! روایتگران از انصار جنگ به تابعین کم کم تبدیل می شوند.

 

- وجود برخی تندرویها در بین کسانی که حتی خود جنگ را ندیده اند نسبت به زائرین ممکن است تاثیرات غیر قابل جبرانی در اعتقادات آنها بگذارد.

 

بگذرم بیش از این ادامه بدهم متهم می شوم به امل و ...!

 

اما در کل خیلی خوشحالم که بعد از 19 سال از پایان جنگ هنوز نفس شهدا بر این جامعه اثر دارد و حداقل سالی یک بار هم که شده به یاد آنها هستیم و صد البته باعث شکرگزاریست که جوانان و نوجوانانی که تعدادی از آنها حتی بعد از پایان جنگ به دنیا آمده اند بدانند که ...

 

دریکی مونده به آخر تشکر ویژه از جناب آقای فخری (تو رو خدا نگید چاپلوسی می کنه) که موجبات این سفر را فراهم کردند و از همه دوستان دفتر توسعه که خیلی زحمت کشیدند وانصافا در اولین تجربه مستقلشون سنگ تموم گذاشتند.

 

در آخر از خدای خوبم ممنونم و او را شکرگزارم که با زهم رهایم نکرد وجدای از همه خوبیهاش تو این سفر چندین دوست خوب و با مرام به من هدیه داد که جدای از سن و سال، کوچیک همشون هستم

عکس خیلی گرفتم ولی شرمنده الان فرصت ندارم بزارم

راستی دیدم آقای عکاسباشی محترم شوخی با مزه بعضی دوستان را با اتوبوس متاهلین که هیچ غرض و قصدی در آن نبوده را به حساب حسادت گذاشته و در وب خودش آنها را حسودان عذب لقب داده است که فکر می کنم منصفانه نباشد - پیشنهاد می کنم آقای مذکور عذرخواهی بفرمایند


» نظر داغ کن - کلوب دات کام