دو ماه از شروع جنگ تحميلي گذشته بود . يه شب بچه ها خبر آوردند که يه بسيجي اصفهاني تو ارتفاعات کاني سخت تکه تکه شده .. بچه ها رفتند با هر زحمتي بود بدن مطهر شهيد رو تو کيسه اي گذاشتند و آوردنش .
آنچه موجب شگفتي ما شد ، وصيت نامه اين شهيد بود که نوشته بود : (( خدايا ! اگر مرا لايق يافتي ، چون مولايم اباعبدالله الحسين (ع) با بدن پاره پاره ببر .))
لبيک يا حسين (ع)
سلام ..................
پاك فراموشمون كرديد ها
سلامخيلي دلم گرفته شبهاي ماه رمضون که نميتونم حاج منصور نروم
از حاج محمود هم که نميتونم دل بکنممحسن رضايي را هم که نميتونم ببخشم
خدايا بدجايي گير کردم فتنه بزرگتري که آقايان مي گفتند همينه
اين فتنه کجا ريشه داره
يك سال ديگه از روياهاي كودكيت دورتر شدي
سلام
hgfji fhdn ffdkdn hc hdkjvkj nv ]i [ijd hsjthni ld ai .
ndnk n,sjhk , o,hknk rvHk fh hdkjvkj e,hfl nhvi
سلام حاج آقا
تبريك عرض ميكنم 80 سالگي ببخشيد 40 سالگي ببخشيد اصلا چند سالتون بود ؟..
به اميد ديدار روي مهدي فاطمه (عج) ...