سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یه منتظر...

با من حرف بزن

اعتکاف دانشگاه تهران

بسم رب النور

خیلی اوقات هنوزم می شینم فکر می کنم می بینم اگر این اعتکاف هم نبود و این فرصت سه روزه کجا دیگه می تونستم خودمو تخلیه کنم

امسال بطور اتفاقی و به خاطر اشتباه مسولین امر با فامیایه شادابی وارد شدم

همه صف کشیده بودند تا کارتهاشون گنترل بشه یاد پل صراط افتادم که اگر برگه شفاعت و دعوت داشتی رد می شدی و الا یا باید بر می گشتی یا اگر زیاد با بهشت غریبه نبودی باید همونجا منتظر می موندی بلکه یه شفیعی پیدا کنی یا صاحبش دلش به رحم بیاد و از در رحمانیتش تو رو هم راه بده چون تو قبلا توشه ای بر نگرفته ای

همون شب اول حاج سعید اومد کمی صحبت کرد ولی مثل پارسال با دلا بازی نکرد. تا یادم نرفته بگم امسال 90 در صد از جمع کسانی بودنمد که سال اولشون بود که به معتکفین مسجد دانشگاه ملحق می شدند

سخنران روز اول و فقط یه نکته:

صدای کلون درب بهشت:یا علی

امسال یه فرق دیگه هم داشت :مسوولین مملکت نمی دانم با چه نیتی(ان شاء الله خیر بوده) به جمع ما گاهی اضافه می شدند لختی گفتگو و استفاده از فضا و همین.

روز اول دکتر زاهدی وزیر علوم آمد

 

  

امسال خانمها خیلی صحبت می کنند به طوریکه صدای خودشون هم در اومده خدا هدایتشون کند قبل از افطار حاج قربان اومد یه دستور داد برای پیرزوی حزب الله :

دعای ششم حضرت امیر بعد زیارت علقمه و..

مجلس حال ندارد شایدم من بی حال شده ام نمی دانم خدایا

شایدم به خاطر وضع اسف بار جامعه است تهاجمات فرهنگی از هر قبیل دلها را قسی می کند حال را از انسان می گیردو..

 

 

 

شب دوم : اعمال سخت تر شده و البته شیرین تر اینجا انسان هر چه بیشتر با خدا حرف می زند بیشتر لذت می بردبعضیها دائم الصلوتندتا قبل از نماز صبح به هر طریقی می گذرد یکی می خوابه یکی قرآن می خونه یکی نماز چند نفری باهم صحبت می کنند و بحثهای مختلف و خانمها هم که البته همه باهم صحبت می کنند به قول حاج آقا دعای دسته جمعی می خوانند؟!؟

 

 

ساعت 5/1 حاج سعید اومد کمی تا قسمتی دلها را جلا داد و رفت این رفیق روحانیمونم امسال خیلی با حال بود البته بجز سرفه های موقعه خوابش که البته همه را بی خواب می کرد به هر حال بنده اونم زیرا چیزهایی ازاو یاد گرفتم

 

 

 

فردا عده ای رفتند برای تجمع در دانشگاه به حمایت حزب الله تا نماز ظهر که اینبار آقای عمید زنجانی آمد نماز دوم وزیر کشور آمد خدا پدر تونو بیامرزه بابا همه موارد استفاده های گوناگون از قرآن را دیده بودیم بجز یادگاری نوشتن از طرف وزیر؟!؟؟

 

 

بعد افطار وزیر ارشاد آمد اینبار با دو نیت یکی دیدار پسر نازنینش که در جمع ما بود و دوم نمی دانم

آقای صدیقی مثل همیشه با نغمه های سوزناکش منبر خوبی رفت بعد شب شهادت حضرت زینب و حاج سعید و روضه های بازو ..حاجی این چه روضه هاییه می خوانی؟َ؟!

 

قبل نماز صبح مهدی سماواتی آمد کاش سحر آخر نبود بعد نماز صبح اوومدیم بخوابیم حاج سعید شروع کرد به مناجات حتما حکمتی بود جزء برنامه نبود روز آخره خدا یه نفرو برسون

یه نفر اومد که ای کاش روز اول اومده بود حاج علیرضا پناهیان – کرامت انسانی- عقده ها وا شد – دلها جلی یافت

 

از الان که نماز ظهر بخونیم باید بریم سراغ اعمال ذکر و قرآن ونماز و 100 بار 10 بار و.. از این جور اعمال خوشم نمی یاد محدود به اعداد نه کمتر نه بیشتر راحت نیستی

البته عزیزی می گفت اینها مثل نقشه گنج است که 4 قدم برو جلو 8 قدم برو راست اگر جابجا بری از گنج دور می شی

 

و]چند تا نکته امسال جای یه نفر خیلی خالی بود - حاج آقا امجد- ولی شب نیمه شعبان میاد پیش ما به این آدرس

مسجد صاحب الامر (عج) خیابا ن پیروزی خیابان نبرد تقاطع فرزانه 

http://www.heyat77.persianblog.com

روز آخر آقای رییس جمهور هم اومد

و یه چیزی که خیلی کمه یاد شهدا کاش مسوولین یه فکری بکنند

 امسال دخترم اومده بود استقبالم

عکسهاشو بعدا می زارم

یه دعا کردم واسه خودم :

یه نفر می خواهم که مونس تنهایی ام باشد

و خیلی دعا برای خیلیها

 

الی و ربی من لی غیرک


» نظر داغ کن - کلوب دات کام

اعتکاف آخر

 
سلام
با لاخره قسمت شد و فکر می کنم برای سومین بار و احتمال قریب به یقین برای آخرین بار به عنوان معتکف
امسال هم در مسجد دانشگاه تهران گوشه ای را برگزینم و با محبوبم سه روز و فقط سه روز دردو دل کنم
کاش میشد
کاش میشد این سه روز را چند بار در سال تکرار کرد
کاش میشد این ساعات را بهتر استفاده کرد
کاش میشد هر سال که غروب روز سوم می رسد تاسف نخورد
کاش میشد غروب روز سوم دلتنگ نمی شدیم
کاش میشد....
امسال خیلیها را دعا می کنم
همه شمایی که اینجا باهاتتون آشنا شدم
اگر چه 90 و چند درصد شما را فقط اسم اینجاشونو می دونم و بس
ولی به هر حال یادتونم
خدایا
امسال فقط این دعای منه
می دونم خیلی بد شدم
روسیاهتر از همیشه اومدم
ازت می خوام که دیگه رهام نکنی
منو حتی برای یه لحظه به خودم وانگذاری
من جنبه این کار را ندارم
خدایا جز تو هیچ کس را ندارم
در لبه پرتگاهی ایستاده ام و به ریسمان تو چنگ زده ام
دیگر نمی توانم ریسمانت را نگه دارم
تو منو رها کنی
بیچاره می شوم
یا غیاث المستغیثین

 

 

 

 


» نظر داغ کن - کلوب دات کام

سرداب حرم عباس(ع)

سلام

من خیلی شرمنده بی نهایت درگیر مسائل کاری هستم کمتر تهران هستم

بیشتر جهت ماموریت شهرستانم

یه فیلم با حال گیر آوردم رو اسم عباس کلیک کنید

حضرت عباس(ع)- باب الحوائج

حالشو ببرید

ضمنا هرکی سی دی کامل آن را می خواد دارم تلفن یا آدرس بدن براشون می فرستم


» نظر داغ کن - کلوب دات کام
<      1   2   3   4      >